ساختار جملات منفی در زبان آلمانی
در زبان آلمانی از دو طریق می توان جملات را منفی کرد. استفاده از nicht و استفاده از kein
استفاده از nicht
از nicht برای منفی کردن موارد زیر استفاده می شود:
- افعال:
در زمان های ساده (حال ساده و گذشته ساده) واژه nicht در انتهای جمله خواهد آمد. در زمان هایی که از فعل کمکی استفاده می کنند nicht در انتهای جمله و پیش از فعل صرف نشده می آید. به مثال های زیر توجه کنید:
Er schläft nicht. (او نخوابید.)
Er hat gestern Nacht nicht geschlafen. (او دیشب را نخوابید.)
- اسامی با حرف تعریف معرفه یا ضمایر ملکی:
در این صورت nicht پیش از حرف تعریف معرفه یا ضمیر ملکی خواهد آمد. به مثال های زیر توجه کنید:
Er hat nicht das Essen bezahlt, sondern die Getränke. (او برای غذا چیزی پرداخت نکرد، اما برای نوشیدنی کرد.)
Ich habe nicht seine Adresse, sondern ihre. (من آدرس تو را ندارم، اما مال او را دارم.)
- اسامی خاص:
در این صورت nicht پیش از اسم خاص خواهد آمد. به مثال زیر توجه کنید:
Das ist nicht Udos Auto, sondern Susis. (این ماشین اوداس نیست، برای زوزیس است.)
- ضمایر:
در این صورت nicht پیش از ضمیر خواهد آمد. به مثال زیر توجه کنید:
Ich habe nicht dich gerufen, sondern Petra. (من با تو تماس نگرفتم، اما با پترا گرفتم.)
- صفت ها:
در این صورت nicht پیش از صفت خواهد آمد. به مثال زیر توجه کنید:
Das ist nicht fair! (این عادلانه نیست)
- قید ها:
در این صورت nicht پیش از قید خواهد آمد. به مثال زیر توجه کنید:
Sie geht nicht gerne schwimmen. (او با علاقه به شنا نمی رود.)
- مکان، زمان یا نحوه کار:
در این صورت nicht پیش از حرف اضافه ای می آید که برای نمایش زمان، مکان یا نحوه کار استفاده شده. به مثال های زیر توجه کنید:
Wir wohnen nicht in Berlin. (من در برلین زندگی نمی کنم.)
Der Zug kommt nicht um 18 Uhr an. (قطار ساعت نمی آید.)
Otto hat das Loch nicht mit dem Spaten gegraben. (اوتو این گودال را با بیل زدن حفر نکرده.)
نکته: به جز برای فعل ها، nicht همیشه پیش از واژه ای می آید که قرار است آن را منفی کند.
استفاده از kein
ما از kein برای منفی کردن موارد زیر استفاده می کنیم:
- اسم هایی که حرف تعریف ندارند. به مثال های زیر توجه کنید:
Ich habe Hunger. – Ich habe keinen Hunger. (من گرسنه ام. – من گرسنه نیستم.)
- به جای حروف تعریف نکره. به مثال زیر توجه کنید:
Das ist eine Katze. – Das ist keine Katze. (این یک گربه است. – این یک گربه نیست.)
توجه داشته باشید که پسوند kein با توجه به جایگاه اسمی که می خواهد آن را منفی کند تغییر می کند. جدول زیر نوع پسوند این واژه را برای حالت های مختلف نشان می دهد:
nominativ |
genativ | dativ |
akkusativ |
|
مذکر |
kein | keines | keinem |
keinen |
مونث |
keine | keiner | keiner |
keine |
خنثی |
kein | keines | keinem |
kein |
جمع |
keine | keiner | keinen |
keine |
استفاده از kein و nicht با اسم ها
در مقایسه هایی که با sondern ساخته می شود می توان از هر دو واژه استفاده کرد. به مثال های زیر توجه کنید:
Ich habe nicht Kaffee, sondern Tee bestellt. (من کافه سفارش ندادم، بلکه چای سفارش دادم.)
Ich habe keinen Kaffee, sondern Tee bestellt. (من کافه سفارش ندادم، بلکه چای سفارش دادم.)
Sie hat sich nicht eine Jacke gekauft, sondern eine Hose. (من برای شما کاپشن نخریدم، بلکه شلوار خریدم.)
Sie hat sich keine Jacke gekauft, sondern eine Hose. (من برای شما کاپشن نخریدم، بلکه شلوار خریدم.)
۱۴ دیدگاه. نظر بدهید
در مورد گذشته کامل چطور
یعنی واقعا sie معنیش می شود من.
منکه گیج شدم با این درس شما. واقعا
این جمله کجا و این معنی کجا.
Sie hat sich nicht eine Jacke gekauft, sondern eine Hose. (من برای شما کاپشن نخریدم، بلکه شلوار خریدم.)
Sie hat sich keine Jacke gekauft, sondern eine Hose. (من برای شما کاپشن نخریدم، بلکه شلوار خریدم.)
ببخشید من درست نفهمیم keinen برای چی میاد مثلا توی جمله ی machen Sie keinen Salat?
چرا به جای kein یا keine از keinen استفاده شده
چون فعل Haben حالت آکوزاتیو میسازه
بخاطر این که آرتیکل der بوده تو حالت آکوزاتیو شده den = keinen
من برای شما چاکت نخریدم،
اشتباه تایپی
اصلاح شد. ممنون از دقت شما
Ich habe keinen Hunger
این جا گفتید اسم هایی که حرف تعریف ندارند. در دیکشنری der Hunger موجود هست. پس حرف تعریف داره. هم چنین اگر حرف تعریف نداره، چطور میشه فهمید که “keinen” هست ؟ حتما مذکر بوده پس der هست
این موضوع کمی از نظر گرامری پیچیده است. در واقع der Hunger به معنای دیگری از این اسم اشاره میکند. ولی در این معنا این اسم بدون حرف تعریف استفاده می شود.
قطار ساعت نمی آید.
این جمله را به “قطار ساعت 18 نمی رسد” تغییر دهید.
ankommen رسیدن
kommen آمدن
این جوری فرق این دو فعل بهتر مشخص می شود
بازم اشتباه ویراستاری
Sie hat sich keine Jacke gekauft, sondern eine Hose. (من برای شما چاکت نخریدم، بلکه شلوار خریدم.)
اصلاح شد. ممنون از دقت شما
یه اشتباه کوچک تو ترجمه
Ich habe nicht seine Adresse, sondدارم ihre. (من آدرس تو را ندارم، اما او را دارم
اصلاح شد. ممنون از دقت شما