فارسی |
انگلیسی |
آماندا هر روز سر کار می رود. او در یک دفتر کار می کند. او خیلی سخت کار می کند. او ساعت 7 صبح شروع می کند و ساعت ساعت 10 شب (کارش را) تمام می کند. او کارش را دوست دارد، و او می خواهد کارمند خوبی باشد، اما او یک مشکل دارد. رئیس او رئیس خیلی خوبی نیست. |
Amanda goes to work every day. She works in an office. She works very hard. She starts and 7 o’clock in the morning and finishes at 10 o’clock at night. She likes her work, and she wants to be a good worker, but she has one problem. Her boss is not a very good boss. |
او به آماندا می گوید که یک چیز را انجام دهد، و بعد او نظرش را عوض می کند. او به آماندا می گوید چیز دیگری را انجام دهد و بعد او دوباره نظرش را عوض می کند. او به آماندا می گوید چیز دیگری را انجام دهد، و دوباره او نظرش را عوض می کند. آماندا این را دوست ندارد. او می گوید “این تلف کردن وقت است!” |
He tells her to do one thing, and then he changes his mind. He tells her to do another thing, and then he changes his mind again. He tells her to do something else, and again, changes his mind. Amanda doesn’t like this. She says, “This is a waste of time!” |
امروز آماندا تصمیم گرفته با او صحبت کند. او به اتاقش می رود و می گوید “من دوست دارم کار کنم. من ساعت های زیادی کار می کند. من کارمند خوبی هستم. اما من نمی توانم اینطوری کار کنم. ما باید بهتر کار کنیم. تو باید به من بگویی که چکار کنم بدون تغییر دادن نظرت.” |
Today Amanda decides to talk with him. She goes to his room and says: “I like to work. I work a lot of hours. I am a good worker. But I can’t work like this. We have to work better. You need to tell me what to do without changing your mind.” |
رئیس آماندا به او گوش می کند. او می داند که آماندا حق دارد. او قول می دهد که به پیشنهاد او گوش کند. |
Amanda’s boss listens to her. He sees that she is right. He promises to listen to her advice. |
حالا آماندا خوشحال است. او هر روز سر کار می آید. او ساعت 7 شروع می کند و ساعت 10 (کارش را) تمام می کند، اما او بیشتر از قبل کار انجام می دهد! آماندا و رئیسش خوشحال هستند. |
Now Amanda is happy. She comes to work every day. She starts at 7 o’clock and finishes at 4 o’clock, but she completes much more things than before! Amanda and her boss are happy. |
۳ دیدگاه. نظر بدهید
در پاراگراف پایانی او ساعت 4 کارش را تمام می کند صحیح می باشد.
Hello.Thanks for your story.It was beautiful but it was very short
salam
mamnon babate dastanaton va amozeshe ke gozashtid
to saitae k gashtan page shoma kamel va daghigho khob bod vaghean alee
moafagh bashid montazere dastanhaye khobeton hastam