حالت مجهول در زبان فرانسه
از حالت مجهول یا voix passive برای نشان دادن نامشخص بودن یا بی اهمیت بودن فاعل جمله استفاده می شود.
کاربرد
از حالت معلوم (حالت متضاد مجهول) برای نشان دادن اینکه چه فردی یا چیزی چه کاری را انجام داده استفاده می شود. به مثال زیر توجه کنید:
L’ambulance conduit le blessé à l’hôpital. (آمبولانس فرد مجروح را بیمارستان منتقل می کند.)
در مقابل حالت مجهول بر روی عمل انجام شده تاکید می کند و معمولا فاعل به صورت کلی از جمله حذف می شود. به مثال زیر توجه کنید:
Le blessé est conduit (par l’ambulance) à l’hôpital. (مرد مجروح [به وسیله امبولانس] به بیمارستان انتقال داده می شود.)
ساختار گرامری
حالت مجهول با استفاده از فعل کمکیêtre و حالت سوم فعل (participe passé) ساخته می شود. شکل سوم فعل با توجه به فاعل عبارت مجهول صرف می شود. جدول زیر جملات را در دو حالت معلوم و مجهول مقایسه می کند:
معلوم |
مجهول |
La voiture renverse un homme. (ماشین با مرد زیر می گیرد.) |
Un homme est renversé par une voiture. (مرد به وسیله یک ماشین زیر گرفته می شود.) |
Les passants appellent l’ambulance. (سرنشینان با آمبولانس تماس می گیرند.) |
L’ambulance est appelée par les passants. (با امبولانس به وسیله سرنشینان تماس گرفته می شود.) |
La police recueille les témoignages. (پلیس اظهارات را جمع آوری می کند.) |
Les témoignages sont recueillis par la police. (اظهارات به وسیله پلیس جمع آوری می شوند.) |
از حالت مجهول می توان در تمام زمان ها و همچنین در حالت شرطی (subjonctif) استفاده کرد. به مثال های زیر توجه کنید:
imparfait – Un homme était renversé par une voiture. (یک مرد با ماشین زیر گرفته شد.)
futur – Un homme sera renversé par une voiture. (یک مرد با ماشین زیر گرفته خواهد شد.)
passé composé – Un homme a été renversé par une voiture. (یک مرده با ماشین زیر گرفته شده است.)
subjonctif – Il est terrible qu’un homme soit renversé par une voiture. (این ناگوار است که یک مرد با ماشین زیر گرفته شده.)
Par و de
زمانیکه در مورد یک فرآینده یا پروسه صحبت می کنیم معمولا از par پس از مفعول استفاده خواهیم کرد. به مثال زیر توجه کنید:
Un homme a été renversé par une voiture. (یک مرد توسط ماشین زیر گرفته شده است.)
اگر فعل یک واقعه یا شرایطی خاص را نشان دهد از de در همان جایگاه استفاده می کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
Le conducteur de la voiture est connu de la police. (راننده ماشین به وسیله پلیس شناخته شده است.)
Français |
فارسی |
accablé de |
بیش ازحد بار شدن با |
aimé de |
دوست داشته شدن توسط |
bordé de |
محدود شده به |
connu de |
شناخته شده با |
craint de |
ترسیده شده توسط |
décoré de |
تزئین شده با |
detesté de |
مورد نفرت قرار گرفته با |
effrayé de |
ترسیده شده با |
entouré de |
احاطه شده با |
estimé de |
محترم شمرده شده با |
étonné de |
متعجب شده از |
frappé de |
بهت زده شده از |
haï de |
مورد نفرت قرار گرفته با |
ignoré de |
نادیده گرفته شده با |
oublié de |
فراموش شده با |
surpris de |
غافل گیر شده با |
ساختن حالت مجهول به صورت معلوم
گاهی جمله ای با معنای مشابه حالت مجهول را به صورت معلوم هم می سازند. برا یان کار از on یاse استفاده می کنند که معنایی تا حدی مشابه “یک نفر”، “کسی” یا “آنیکه” دارد. به مثال های زیر توجه کنید:
On conduit le blessé à l’hôpital. (یکی مرد مجروح را به بیمارستان می برد.)
Le journal racontant les faits se vendra bien. (روزنامه ایی که اتفاق را گزارش می کند خوب خواهد فروخت.)
۴ دیدگاه. نظر بدهید
عالی
واقعا عالی است
عالی بود
بسیار خوب بود