درس 8 – لغات سطح A1 آلمانی
der Chef
(رئیس)
Wir haben eine neue Chefin.
(ما یک رئیس جدید داریم.)
circa /ca.
(حدودا، تقریبا)
Von Mainz nach Frankfurt sind es circa fünfzig Kilometer.
(از ماینز تا فرانکفورت تقریبا 50 کیلو متراست.)
der Computer , –
(کامپیوتر، رایانه)
Wann bekommst du deinen neuen Computer?
(تو کامپیوتر جدیدت را کی گرفتی؟)
da
(اینجا، آنجا)
Da hinten ist er ja.
(او آنجاست.)
Wir sprechen gerade über Paul. Da kommt er ja gerade.
(ما داریم در مورد پاول صحبت می کنیم. اینجا او آمد. [سروکله خودش هم پیدا شد.])
Ich nehme das da.
(من آن آنجا را برمی دارم.)
Ist Herr Klein schon da?
(آیا اقای کلاین اینجاست؟)
die Dame , -n
(خانم، بانو)
Damen (an der Toilette)
(بانوان [بر روی درب توالت])
Sehr geehrte Damen und Herren!
(بانوان و اقایان عزیز!)
daneben
(کنار، پهلوی، جنب)
Du kennst doch die Post. Daneben ist die Bank.
(اداره پست را میشناسی. کنار بانک.)
danken
(تشکر کردن)
Ich danke Ihnen für die Einladung.
(بابت دعوت از شما تشکر می کنم.)
der Dank
(تشکر، ممنون)
Vielen Dank!
(خیلی ممنون!)
Herzlichen Dank!
(تشکر از ته قلب! [خیلی ممنون!])
Danke
(ممنونم، از شما ممنونم)
Soll ich Ihnen helfen? – Nein, danke!
(می تونم به شما کمک کنم؟ – نه ممنونم!)
dann
(سپس، بعد از آن)
Ich muss noch schnell zur Post, dann komme ich.
(من باید سریع به پست برم، بعد از آن می آیم.)
das Datum
(تاریخ)
Bitte schreiben Sie noch das Datum auf das Formular.
(لطفا تاریخ را هم توی فرم بنویسید.)
dauern
(طول کشیدن، وقت گرفتن)
Wie lange dauert der Film?
(فیلم چقدر طول می کشه؟)
dein–
(مال تو)
Ist das dein Auto?
(آیا این ماشین توه؟ [آیا این ماشین مال توه؟])
Ist das deins?
(آیا این مال توه؟)
denn
(چراکه، به این دلیل که، زیرا، چون)
Ich kann nicht kommen, denn ich bin krank.
(من نمی تونم بیایم، چون من مریضم.)
der, die, das
(حروف تعریف، حروف اشاره)
Ich nehme das da.
(من آن را که آنجاست برمی دارم.)
Hier ist der Brief, den du suchst.
(این هم کیفی که به دنبالش بودی.)
Die Fahrkarte bekommst du am Bahnhof.
(بلیط را در ایستگاه راه آهن دریافت می کنی.)
dich
([ضمیر شخصی مفعولی اکوزاتیو] برای تو، تو را، به تو)
Die Blumen sind für dich.
(گل ها برای تو هستند.)
dies–
(این، اینها)
Ich nehme lieber diesen Kuchen.
(من ترجیحا این کیک را برمی دارم.)
dir
([ضمیر شخصی مفعولی داتیو] برای تو، تو را، به تو)
Gefallen dir die Blumen?
(آیا از گل خوشت می آید؟)
die Disco
(دیسکو)
Heute abend gehen wir in die Disco tanzen.
(امشب ما به دیسکو می رویم و میرقصیم.)
der Doktor
(دکتر)
Meine Tochter ist krank. Wir gehen zum Doktor.
(دختر من مریض است. ما به دکتر می رویم.)
۴ دیدگاه. نظر بدهید
Hier ist der Brief, den du suchst.
(این هم کیفی که به دنبالش بودی.)
کیف اشتباه نوشته شده. نامه میشه مطمئناً میدونید. اشتباه شده
راه آهن رو نوشتید راه آهنگ!:))
اصلاح شد. ممنون از دقت شما
احسنت