داستان کوتاه – April’s Month
فارسی | انگلیسی |
یک دختر کوچولوی مهربان بود. او ده سال سن داشت. نام او آوریل بود. |
There was a nice little girl. She was 10 years old. Her name was April. |
یک روز، آوریل از مادرش سوال کرد چرا او اپریل نامیده می شود. مادرش جواب داد او اپریل نامیده می شود چون او در ماه آوریل به دنیا آمده. دختر کوچولو از شنیدن این موضوع خیلی خوشحال شد. او نامش را دوست داشت. | One day, April asked her parents why she was called April. Her mother answered that she was called April because she was born in April. The little girl was very happy to hear that. She liked her name. |
آوریل واقعا ماه آوریل را هم دوست داشت. این به این خاطر بود که او در این ماه تولد داشت. والدینش برای او یک مهمانی می گرفتند. همه دوستانش می آمدند و با او جشن می گرفتند، و او کلی هدیه می گرفت. | April really liked the month April, too. This was because she had her birthday in that month. Her parents made her a party. All her friends came and celebrated with her, and she received a lot of presents. |
یک روز، مادر او باردار شد و زود او یک برادر کوچک داشت. برادر او در ماه فوریه به دنیا آمده بود. همه آمدند تا خانواده را ملاقات کنند. هرکسی نامی برای بچه جدید پیشنهاد می کرد. | One day, her mother became pregnant and soon April had a little brother. Her brother was born in February. Everyone came to visit the family. Everyone suggested names for the new baby. |
آوریل نمی فهمید مشکل چیست. این به نظر او خیلی ساده می رسید. او گفت که اگر بچه در فوریه به دنیا آمده نام درست فوریه است! | April did not understand what the problem was. This looked very simple to her. She said that if the baby was born in February, the correct name was February! |
۸ دیدگاه. نظر بدهید
سلام بسیار عالیست باز هم ادامه دهید ، خدا حفظتان کند
سلام، بسیار عالیه
سلام ممنونم بخاطر محتوای خوب و مفید داخل سایت منکه راضیم و بسیار تفکیک خوبی و انجام دادین.
سلام بسیار خوب و آموزنده است لطفا ادامه دهید.
کجاش خوبه؟
همه جاش
اره
خوبه