50 فعل پرکاربرد زبان آلمانی
Deutsch | فارسی | مثال |
antworten | جواب دادن |
Er antwortet nicht. (او پاسخ نداد.) |
arbeiten | کار کردن |
Er arbeitet heute. (او امروز کار می کند) |
bedeuten | معنی دادن، به معنی چیزی بودن |
Was bedeutet dieses Wort? (این واژه به چه معناست؟) |
beginnen | شروع کردن |
Wann beginnt der Film? (فیلم کی شروع می شود؟) |
bekommen | گرفتن، دریافت کردن |
Was bekommen Sie? (برای شما چی بگیرم؟) |
bestellen | سفارش دادن |
Er bestellt es online. (او آن را از اینترنت سفارش داده.) |
besuchen | ملاقات کردن |
Wir besuchen meine Tante in Berlin. (ما عمه/خاله ام را در برلین ملاقات می کنیم.) |
bezahlen | پرداخت کردن |
Bezahlen wir jetzt? (الان پرداخت کنیم؟) |
bleiben | ماندن، باقی ماندن |
Wir bleiben hier. (ما اینجا می مانیم.) |
bringen | آوردن، رساندن |
Ich bringe Sie zum Flughafen. (من شما را تا فرودگاه می رسانم.) |
danken | تشکر کردن |
Ich danke Ihnen. (از شما تشکر می کنم.) |
denken | فکر کردن |
Was denken Sie darüber? (در مورد آن چی فکر می کنید؟) |
essen | خوردن |
Wann isst du zu Mittag? (تو کی نهار می خوری؟) |
fahren | رانندگی کردن، با ماشین سفر کردن |
Ich fahre morgen nach Dresden. (فردا به درسن سفر خواهم کرد.) |
finden | یافتن، پیدا کردن، (نظری در مورد چیزی داشتن) |
Wie finden Sie den Film? (در مورد فیلم چی فکر می کنید؟ / فیلم را چطور دیدید؟) |
fliegen | پرواز کردن، با هواپیما سفر کردن |
Er fliegt nach Boston. (او به بوستن پرواز خواهد کرد.) |
fragen | سوال کردن |
Fragst du mich? (از من سوال می کنی؟) |
geben | دادن |
Wann gibst du ihm das Buch? (کی کتاب را به او می دهی؟) |
gehen | رفتن |
Wir gehen ins Kino. (ما به سینما می رویم.) |
helfen | کمک کردن |
Helfen Sie mir! (کمکم کنید!) |
hören | شنیدن، گوش دادن |
Hörst du die Musik? (موسیقی را می شنوی؟) |
kaufen | خریدن |
Ich kaufe die Postkarte. (من کارت پستال را می خرم.) |
kommen | آمدن |
Wann kommt er nach Hause? (او کی به خانه می آید؟) |
kosten | هزینه داشتن، ارزیدن |
Was kostet das Buch? (قیمت این کتاب چقدر است؟) |
lesen | خواندن |
Ich lese die Zeitung. (من روزنامه را می خوانم) |
lieben | دوست داشتن |
Ich liebe dich. (دوستت دارم) |
machen | ساختن، انجام دادن |
Was macht er? (او چه کار می کند؟) |
nehmen | گرفتن |
Nehmt ihr das Geld? (پول را گرفتی؟) |
öffnen | باز کردن |
Sie öffnet die Tür. (او در را باز کرد.) |
probieren | امتحان کردن |
Hast du das Steak bei Steakhouse probiert? (آیا استیک های استیکهاووس را امتحان کرده ای؟) |
regnen | باریدن |
Es regnet heute. (امروز باران می بارد.) |
reisen | سفر کردن |
Er reist nach Teneriffa. (او به تنریفا سفر می کند.) |
sagen | گفتن |
Er sagt nein. (او گفت نه.) |
schlafen | خوابیدن |
Wir schlafen gut. (ما خوب می خوابیم.) |
schmecken | مزه دادن، مزه داشتن |
Das schmeckt! (مزه میده! / خوشمزه اس) |
schreiben | نوشتن |
Er schreibt eine Mail. (او یک نامه می نویسد) |
schwimmen | شنا کردن |
Er schwimmt gern. (او شنا کردن را دوست دارد) |
sehen | دیدن |
Ich sehe ihn nicht. (من او را نمی بینم) |
senden | فرستادن، ارسال کردن |
Er sendet eine E-Mail. (او یک ایمیل می فرستد.) |
setzen | قرار دادن |
Er setzt sich. (او می نشیند.) |
singen | آواز خواندن |
Sie singt sehr schön. (او خیلی زیبا آواز می خواند.) |
spielen | بازی کردن |
Hans spielt Fußball. (هانس فوتبال بازی می کند.) |
sprechen | صحبت کردن |
Ich spreche Deutsch. (من آلمانی صحبت می کنم.) |
suchen | جست و جو کردن |
Was suchst du? (دنبال چی می گردی؟) |
trinken | نوشیدن |
Ich trinke lieber Kaffee. (من ترجیحا قهوه می خورم.) |
vergessen | فراموش کردن |
Ich vergesse den Namen. (من اسم ها را فراموش می کنم.) |
verstehen | فهمیدن |
Er versteht Deutsch. (او آلمانی می فهمد.) |
warten | منتظر ماندن |
Sie wartet auf den Bus. (او منتظر اتوبوس است.) |
wohnen | زندگی کردن، ساکن بودن |
Mein Vater wohnt in Hamburg. (پدر من در هامبورگ زندگی می کند.) |
zeigen | نشان دادن |
Ich zeige Ihnen, wo das ist. (من به شما نشان می دهم، آن کجاست.) |
۳۹ دیدگاه. نظر بدهید
بابا دمتون گرم واقعا مرسی
با سلام و خسته نباشید ، تلفظ صوتی کار نمیکند ، لطف میفرمائید راهنمایی کنید…
با تشکر
آخی
اللهی ……… کار نمیکنه
Sehr gut
sehr gut
wirklich genial
درود برشما عزیزان که این همه مطالب در اختیار همه میزارین.ممنون
خیلی عالی
سلام، خیلی عالیه دستتون درد نکنه..اگه میشه فایل های ویدئوئی آموزشی هم بذارین
وقت بخیر چرا قسمت واژه نامه یا همون دیکشنری زبان المانی نیست و اینکه سرعت سایت خیلی پایینه و طول میکشه کلمه ای سرچ میکنیم …با سپاس
بسیار عالی
خوب من چجوری زبون آلمان یاد بگیرم انگار زبون فرانسوی قوس قوس میکنه
عالیست من که آلمانی بلد هستم ولی باز هم خیلی خوب بود متشرکرم
واقعا عالیه
dankeschön das ist sehr gut ich bin zufrieden
نوشتین :
Wann isst du zu Mittag
آیا isst درسته؟
بله. isst شکل صرف شده از فعل essen است. (این فعل یک فعل قوی است)
سلام خیلی تشکر میکنم زبون المانی خیلی ستخته حتی تلفظ هاش
ممنون عالی بود
درود بر شما. فعل های بیشتری بذارین اگه مقدور باشه براتون
Ich denke sie sind super.danke ihnen
Ich denke sie sind super.danke ihnen
برای الحاق به همسر حتما امتحان میگیرن؟؟؟. به من گفتن باید امتحان A1 حتما بدم . اخه من واسه ادامه تحصیل که نمیرم . اگه کسی در جریان هستش به من بگه لطفا.
سلام اگر همسر شما پناهنده شده باشه و جواب مثبت بگیره لازم نیست شما زبان آلمانی بلد باشید ، این اطلاع رو ندادم که به شما که درس نخونید ، بلخره می خواین دراین کشور زندگی کنید باید زبانشون بلد باشید
بله حتما امتحان میگیرن
سلام .من هم دنبال كاراي ويزا براي پيوست به همسرم در المان هستم و بايد زبان A1رو بلد باشين.بايد دو ماه برين كلاس بعد برين موسسه گوته امتحان بدين نه جاي ديگه چون فقط مدرك اين موسسه قابل قبوله
الان آلمانین دیگه چهار سال از این پیامتون میگذره
ببخشید کسی میتونه سوال منو پاسخ بده
Motavajehe soaletun nemisham! Yani hamsare shoma dar almane ya inke mikhayd ba ye farde almani ezdevaj konid?
بابا شما بی نظیرید ممنون از همه زحمت کشان
sehr gut
zehr gut
بی نظیرید
خداقوت (-:
استاد گرامی سپاس فراوان بابت این مطالبی که برای ما قرار دادی واقعا خیلی برایمان مفید بود سبز باشین و پاینده
مثل همیشه عالی بود
ممنون خیلی عالی بود
اگه میشه فعل های بیشتری بزارید
سلام خیلی ممنون عالی بود
اگه میشه فعل های بیشتری بزارید
تشکر میکنم از حمایت و کمکتون
sehr gut
lotfa addres sait ro baram email konid