درس 1 – لغات سطح A1 آلمانی

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. آموزش زبان آلمانی
  4. chevron_right
  5. لغت دانی زبان آلمانی
  6. chevron_right
  7. درس 1 – لغات سطح A1 آلمانی
ab

(حرف اضافه)

Ab morgen muss ich arbeiten.

(از فردا من باید کار کنم.)

  • توجه داشته باشید که ab یک حرف اضافه است و ممکن است در کاربردهای دیگر معانی متفاوتی داشته باشد. ساختاری که باید یاد بگیرید این است: “ab+قید زمان” معادل “از+قید زمان” در فارسی است. این کاملا اشتباه است که در جمله ای مثل “من کتاب را از تو گرفتم.” از این حرف اضافه استفاده کنید!

aber

(اما، البته)

Ich bin oft im Büro, aber nur für wenige Stunden.

(من معمولا در دفتر هستم، اما فقط برای زمان کوتاهی.)

  • aber یک حرف ربط است، یعنی دو جمله یا عبارت را به هم وصل می کند. اینکه چطور درست از آن استفاده کنید در سطح یادگیری فعلی مورد نیاز نیست ولی اگر کنجکاو هستید این مطلب را از بخش گرامر بخوانید.

abfahren

(راه افتادن [با ماشین یا قطار])

Wir fahren um zwölf Uhr ab.

(ما ساعت 12 راه می افتیم.)

  • abfahren یک فعل عبارتی یا phrasal است که از ترکیب اضافه ab و fahren به وجود آمده. این فعل یک فعل تفکیک پذیر است به همین خاطر در مثال بخشی از آن به انتهای جمله رفته. برای اطلاعات بیشتر در مورد افعال تفکیک پذیر می توانید این مطلب را بخوانید. فعلا نیازی نیست در مورد طریقه استفاده از این افعال نگران باشید. چیزی که در این سطح نیازی است تنها توانایی شما در شناختن این افعال است. اینکه بدانید حرف اضافه ab که در آخر جمله آورده شده بخشی از فعل است و معنای آنها را با هم در نظر بگیرید.

die Abfahrt

(عزیمت، خروج، حرکت)

Vor der Abfahrt rufe ich an.

(پیش از حرکت من تماس می گیرم.)

  • die Abfahrt اسم ساخته شده از فعل abfahren است. توجه داشته باشید که اسامی هرگز تفکیک نمی شوند حتی اگر از فعل تفکیک پذیر ساخته شده باشند.

abgeben

(جا گذاشتن)

Ich muss meine Schlüssel abgeben.

(من باید کلیدم را جا گذاشته باشم)

  • دلیل اینکه فعل جمله به جای جایگاه معمول (جایگاه دوم) آخر جمله آمده وجود فعل مودال müssen در جمله است. برای آشنایی بیشتر با این افعال این مطلب را بخوانید.

abholen

(برداشتن، بردن، سوار کردن)

Wann kann ich den Schrank bei dir abholen?

(کی می توانم کمد را از پیش تو ببرم.)

Wir müssen noch meinen Bruder abholen.

(ما باید برادرم را هم ببریم.)


der Absender

(فرستنده)

Da ist ein Brief für dich ohne Absender.

(اینجا یک نامه برای شما یک نامه هست بدون فرستنده.)


Achtung

(اخطار)

Achtung! Das dürfen Sie nicht tun.

(اخطار! شما اجازه ندارید این را انجام دهید.)


die Adresse ,-n

(آدرس)

Können Sie mir seine Adresse sagen?

(می توانید آدرس خودتان را به من بگویید؟)


all

(همه، همه چیز)

Alles Gute!

(همه چیز خوب است.)

Das ist alles.

(این همش است.)

Sind alle da?

(همه اینجا هستند؟)

Alle Freunde kommen.

(همه دوستان می آیند.)

Hast du alles?

(همه چیز را داری؟)

  • به مثال یک توجه کنید “Alles Gute” این جمله فاقد فعل است و در نگاه اول ممکن است بی معنا به نظر برسد. در واقع این جمله یک اصطلاح است که باید به همین صورت یاد بگیرید. چیزی که باید یاد بگیرید دو نکته مهم است: اول اینکه حروف نهایی واژه -all با توجه به کاربردش متفاوت خواهد بود. زمانی که به صورت alles به کار برود معمولا به اسمی اشاره نمی کند و به معنای “همه چیز، همه اش و …” است. اما از طرق دیگر میتوان آن را به اسامی هم نسبت داد، در این صورت به معنای “همه ی” خواهد بود مثل “Alle Freunde” به معنای “همه دوستان”

allein

(تنها)

Er kommt allein.

(او تنها می آید.)

  • allein یک واژه چند وجهی است. این واژه هم می تواند به عنوان صفت و هم به عنوان قید استفاده شود. به عنوان صفت allein به معنای “تنها” خواهد بود، در مقابل به عنوان قید allein به معنای “به تنهایی” است. از آنجا که ما هم بسیاری از صفات را در فارسی به شکل قید استفاده می کنیم معمولا با این موضوع مشکلی پیدا نخواهید کرد. برای مثال در مثال این واژه هم allein یک قید است اما ما در ترجمه از همان واژه “تنها” استفاده کردیم.

also

(پس)

Also, es ist so

(پس، اینطوریه …)

Er hat Zeit, also muss er uns helfen.

(او وقت دارد، پس باید او به ما کمک کند.)

  • also یک حرف ربط است. استفاده از also باعث می شود ساختار گرامری جمله بعد از آن تا حدی تحت تاثیر قرار بگیرد (جایگاه بعضی کلمات در جمله تغییر کند.) البته نیازی نیست فعلا نگران این موضوع باشید اما اگر مثال دوم کمی شما را گیج کرده بدانید که دلیل آن چیست.

alt

(مسن، پیر، قدیمی، کهنه)

Wie alt sind Sie?

([چقدر مسن هستید؟ [چند سالتان است؟)

Sie sehen aber nicht so alt aus.

(اما شما زیاد پیر به نظر نمی رسید.)

Mein Auto ist schon sehr alt.

(ماشین من دیگه خیلی قدیمی شده.)

Wir wohnen in einem sehr alten Haus.

(ما در یک خانه بسیار قدیمی زندگی می کنیم.)

Köln ist eine alte Stadt.

(کلن یک شهر بسیار قدیمی است.)

  • در فارسی ما از واژه “پیر” برای افراد و “کهنه یا قدیمی” برای چیزها استفاده می کنیم. در آلمانی برای هر دو از واژه alt استفاده می شود.

das Alter

(سن)

Alter: 26 Jahre.

(سن: 26 سال)


an

(حرف اضافه)

Fahren Sie an der nächsten Straße nach rechts.

(سر خیابان بعدی به سمت راست می روید.)

Wir treffen uns am Bahnhof.

(ما همدیگر را در ایستگاه راه آهن می بینیم.)

Am nächsten Montag geht es leider nicht.

(دوشنبه آینده متاسفانه ممکن نیست.)

  • an یک حرف اضافه است پس به دنبال معنای آن نباشید. نکته مهم اول در اینجاست که an ممکن است به شکل am هم اورده شود (در صورتی که اسمی که به ان نسبت داده می شود در حالت داتیو و مذکر یا خنثی باشد/فعلا نگران استفاده درست از آن نباشید) چیزی که باید یاد بگیرید سه ساختاری است که در مثال اورده شده. “an+خیابان، راه، مسیر” تقریبا معادل “سر خیابان، راه، مسیر” برای مثال دوم خواهیم داشت: “an+یک حل” تقریبا یعنی “در+یک محل” و مثال سوم یک نکته کوچک دیگر دارد: ما برای اشاره به تاریخ از حروف اضافه استفاده نمی کنیم اما در آلمانی از حروف اضافه برای اشاره به زمان یا روز خاص استفاده می شود. ساختاری که باید یاد بگیری این است که برای اشاره به روزهای هفته از حرف اضافه an استفاده می شود.

anbieten

(تعارف کردن، پیشنهاد کردن)

Was darf ich dir anbieten?

(چی می توانم بهت تعارف کنم؟)


das Angebot , -e

(پیشنهاد، فروش ویژه)

Heute sind Sportschuhe im Angebot.

(امروز کفش های ورزشی پیشنهاد [فروش ویژه] ما هستند.)


ander

(دیگر، دیگری، آن یکی)

Willst du diese Jacke?

(این جکت [کاپشن] را می خواهید؟)

– Nein, ich möchte die andere.

(نه من آن یکی [دیگری] را دوست دارم.)

  • -ander هم ساختاری شبیه -all دارد. یعنی می تواند به یک اسم نسبت داده شود یا برای خودش معنایی مستقل داشته باشد.

anfangen

(شروع کردن)

Hier fängt die Bahnhofstraße an.

(اینجا خیابان بانهوف شروع می شود.)

Der Unterricht fängt gleich an.

(کلاس به زودی شروع می شود.)

  • همانطور که شاید متوجه شده باشید anfangen هم یک فعل تفکیک پذیر است. به همین خاطر در دو مثال یک بخش از آن اخر جمله آورده شده. در مورد افعال تفکیک پذیر توجه داشته باشید که معنای دو قسمت فعل را با هم و به عنوان یک فعل در نظر بگیرید.

der Anfang

(شروع، ابتدا، اول)

Sie wohnt am Anfang der Straße.

(او در ابتدای خیابان زندگی می کند.)

Wir machen Anfang Juli Urlaub.

(ما اول جولای به تعطیلات می رویم.)

۵۸ دیدگاه. نظر بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.