درس 20 – لغات سطح A1 آلمانی

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. آموزش زبان آلمانی
  4. chevron_right
  5. لغت دانی زبان آلمانی
  6. chevron_right
  7. درس 20 – لغات سطح A1 آلمانی
der Kurs , -e

(کلاس، دوره آموزشی)

Der Deutschkurs geht bis zum Sommer. 

(کلاس آلمانی تا تابستان برگذار می شود.)


kurz 

(کوتاه)

Ricardo hat kurzes Haar. 

(دیکاردو موهای کوتاهی دارد.)


lachen 

(خندیدن)

Die Kinder lachen viel. 

(بچه ها خیلی می خندند.)


der Laden , -ä

(مغازه)

Im Buchladen können Sie Bücher kaufen. 

(در مغازه کتاب [کتاب فروشی] می توانید کتاب بخرید.)


das Land , -ä, er

(کشور، سرزمین)

Italien ist ein schönes Land. 

(ایتالیا کشور زیبایی است.)


lang 

(بلند، دراز)

Die Jeans ist zu lang. 

([شلوار] جین خیلی بلند است.)


lange 

(طول)

Wie lange fährt der Zug von Hamburg nach Berlin? 

(قطار از هامبورگ تا برلین چقدر طول می راند [طول مسافتی که قطار از هامبورگ تا برلین می رود چقدر است.])


langsam 

(آرام، کند، به آرامی)

Könnten Sie bitte etwas langsamer sprechen? 

(می توانید لطفا کمی آرامتر [کندتر] صحبت کنید.)


laufen 

(قدم زدن، راه رفتن، با پای پیاده رفتن)

Ich möchte nicht Auto fahren, ich möchte laufen. 

(من دوست ندارم رانندگی کنم، من دوست دارم پیاده بروم.)


laut  

(با صدای بلند، بلند)

Nicht so laut! Das Baby schläft. 

(اینقدر بلند نه! بچه خواب است.)


leben 

(زندگی کردن، زنده بودن)

Sie lebt bei ihrer Schwester. 

(او پیش خواهرش زندگی می کند.)

Ihre Eltern leben nicht mehr. 

(والدین او دیگر زنده نیستند.)


das Leben 

(زندگی)

Das Leben in diesem Land ist teuer. 

(زندگی در این کشور خیلی گران [پر هزینه] است.)


die Lebensmittel (pl.)

(خوراکی، مواد اولیه غذا)

Lebensmittel bekommen Sie im Supermarkt. 

(خوراکی را می توانید از سوپر مارکت دریافت کنید.)


ledig 

(مجرد)

Sind Sie verheiratet? – Nein. Ledig. 

(آیا شما متاهلید؟ – نه، مجرد.)


legen 

(قرار دادن، گذاشتن)

Legen Sie das Buch auf den Tisch.

(اون کتاب را بر روی میز بگذارید.)


der Lehrer , –

(معلم، مدرس)

Unsere Deutschlehrerin heißt Frau Müller. 

(معلم آلمانی ما خانم مولر نام دارد.)


leicht 

(ساده، آسان، سبک)

Der Koffer ist leicht. 

(چمدان سبک است.)

Deutsch ist nicht leicht. 

(آلمانی آسان نیست.)


leider 

(متاسفانه)

Leider kann ich nicht kommen. Ich muss zum Arzt.

(متاسفانه من نمی توانم بیایم. من باید به دکتر بروم.)


leise 

(ساکت، آهسته)

Seid leise. Die anderen schlafen schon. 

(ساکت باش. دیگران خواب هستند.)


lernen 

(یادگرفتن)

Wie lange lernen Sie schon Deutsch? 

(چه مدت است آلمانی یاد میگیری؟)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.